جدیدترین مطالب

فصلنامه «گام سوم» شماره ۲
در این شماره مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آیندهپژوهی، خانواده به همراه بخشهای نوشتار، سیاست و پروندهای با عنوان «داووس ۲۰۲۵» چاپ شده است.

خطرناکترین افراد اینترنت در سال ۲۰۲۴
از ایلان ماسک و دونالد ترامپ گرفته تا هکرهای دولتی و کلاهبرداران رمزارزی، سال ۲۰۲۴ سالی بود که عوامل آشوب آنلاین قدرت بیشتری بهدست آوردند. همانطور که هر سال انجام میدهیم، WIRED فهرستی از خطرناکترین افراد، گروهها و سازمانهای اینترنتی سال تهیه کرده است.

تسلا در آستانه فروپاشی است!
این یک اغراق نیست. اما باید پرسید: این موضوع چه تأثیری بر شرکت مشهور او یعنی تسلا دارد؟ بسیاری از شما که این مطلب را میخوانید، شاید مالک خودروهای تسلا باشید، یا سهام آن را داشته باشید، یا حتی حسابهای بازنشستگی و پساندازی داشته باشید که در تسلا سرمایهگذاری کردهاند. صادقانه بگویم، به نظر من باید هرچه سریعتر همهی آن را بفروشید، چون فقط سیاستهای ماسک نیست که این غول خودروسازی را به سوی سقوط میکشاند.

مدرسه، شغل، روابط… یافتن «تناسب» خوب دشوار است
مطالعهای بر روی متقاضیان دانشکدههای پزشکی نشان میدهد که شفافیت میتواند تصمیمگیری را بهبود بخشد. بخش مهمی از ایجاد این تطابق خوب، «اطلاعات پنهان»ی است که هر یک از طرفین گاهی از دیگری پنهان میکنند. در واقع، تحقیقات جدید نشان میدهد که وقتی یکی از طرفین یا هر دو به این اطلاعات دسترسی بیشتری داشته باشند، اغلب تطابق بهتری حاصل میشود.
پربازدیدترین مطالب

هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟
اگر خوششانس باشیم، فناوریهای جدید فقط باعث سردرگمی مختصری میشوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما میتواند برای همیشه تغییر کند.

انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان
ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و تواناییهای شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روشهای تقویت آن در کودکان.

کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی
اگرچه این اپلیکیشن غذای باقیماندهی رستورانها را ارزان در اختیار کاربران قرار میدهد، اما همچنان ابهاماتی دربارهی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفادهی تجاری برخی کسبوکارها از این سیستم وجود دارد.

نویسنده: کلودیا کالب مترجم: نیوشا امیدی ۱۱ خرداد ۱۴۰۴
پیری؛ سرنوشت یا انتخاب؟
علم در حال بررسی رفتارها، عادتها و نگرشهایی است که به مردم کمک میکند عمر طولانیتر و بهتری داشته باشند. همچنین تا پایان امسال، ۴.۱ میلیون آمریکایی تولد ۶۵ سالگی خود را جشن خواهند گرفت، و این تعداد همچنان در حال افزایش است: پیشبینی میشود که جمعیت بالای ۶۵ سال در ایالات متحده از ۵۸ میلیون نفر در سال ۲۰۲۲ به ۸۲ میلیون نفر در سال ۲۰۵۰ برسد.
این مطلب نوشتهای است از کلودیا کالب که در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴ با عنوان
?Is how we age a choice
در وبسایت The Boston Globeمنتشر شده است.
کتابهای کتابخانه همچون شاخصهایی از روح زمانهاند. اگر چند نسخه از آنها به امانت رفته باشد، نشان میدهد که موضوع آن برای مردم جذاب است؛ اگر فهرست انتظار داشته باشد، یعنی مردم شیفتهاش شدهاند. کتاب خاطرات «چگونه پیر باشیم» نوشته لین اسلیتر، که اوایل امسال منتشر شد، در همین دسته دوم قرار میگیرد. وقتی برای امانت گرفتن این کتاب به کتابخانه محل زندگیام مراجعه کردم، متوجه شدم که هر ۱۲ نسخه آن (نسخه چاپی، صوتی، الکترونیکی و کیندل) امانت رفته و ۲۹ نفر در نوبت انتظار هستند.
همه ما میخواهیم بدانیم چگونه باید پیر شویم. با این حال، فوریت این پرسش حتی خود اسلیتر را نیز غافلگیر کرد؛ کسی که یک مددکار اجتماعی بود و بعدها به یک چهره سرشناس در دنیای مد تبدیل شد و هرگز قصد نداشت داستانش را بر پایه سالمندی استوار کند. اما پس از راهاندازی وبلاگ مد خود با عنوان «آیکون اتفاقی» در سال ۲۰۱۴، متوجه شد که خوانندگانش به چیزی فراتر از لباسهای یوحی یاماموتوی او علاقهمندند. اسلیتر که در آن زمان ۶۱ ساله بود، سن را در نحوه لباس پوشیدن خود نادیده گرفته بود، و دنبالکنندگانش شیفته این رویکرد شدند. آنها اعتماد به نفس، جسارت و سرزندگی او را ستایش میکردند. اسلیتر گویی با شور و شوق به دهه ۶۰ زندگیاش وارد شده بود.
برای اسلیتر، پیام روشن بود: «من باعث میشوم آنها کمتر از پیر شدن بترسند.»
تا پایان امسال، ۴.۱ میلیون آمریکایی تولد ۶۵ سالگی خود را جشن خواهند گرفت، و این تعداد همچنان در حال افزایش است: پیشبینی میشود که جمعیت بالای ۶۵ سال در ایالات متحده از ۵۸ میلیون نفر در سال ۲۰۲۲ به ۸۲ میلیون نفر در سال ۲۰۵۰ برسد.
این نقطه عطف زمانی نمادی از یک روند مشخص بود: جشن خداحافظی با شغل، پرداختن به یک سرگرمی، و سپس ورود تدریجی به سالخوردگی. اما با واقعیت یافتن عمرهای طولانیتر (انتظار میرود تعداد صدسالهها در این کشور در سه دهه آینده چهار برابر شود)، سالهای پایانی عمر اهمیتی تازه یافتهاند: چه بر سر ما خواهد آمد؟ چگونه میتوانیم شکوفا شویم به جای آنکه پژمرده شویم؟ آیا نحوه پیر شدن، یک انتخاب است؟
ما بیش از آنچه فکر میکنیم کنترل داریم
نمیتوان آسیبهای جسمانی دوران سالمندی را انکار کرد. ۸۸ درصد از افراد بالای ۶۵ سال حداقل یک بیماری مزمن دارند و ۶۴ درصد نیز به دو یا چند بیماری مبتلا هستند. این بیماریها شامل آسم، آرتریت، سرطان، بیماری انسدادی مزمن ریه، دیابت و بیماریهای قلبی میشوند.
با این حال، حتی اگر DNA ما حامل نشانگرهای ژنتیکی بیماری باشد، علم بهوضوح نشان میدهد که قدرت کاهش احتمال ابتلا را در دست داریم.
به عنوان نمونه، زوال عقل را در نظر بگیرید؛ اختلال شناختیای که بیش از ۵۵ میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. در سال ۲۰۲۴، دانشمندان گزارش دادند که با اصلاح ۱۴ عامل خطر ــ از جمله فشار خون بالا، چاقی، افسردگی، بیتحرکی جسمی و سیگار کشیدن ــ میتوان از بروز یا پیشرفت تا ۴۵ درصد از موارد زوال عقل جلوگیری کرد یا آن را به تأخیر انداخت. این رقم بسیار قابل توجهی است. و بسیاری از همین عوامل سبک زندگی، در بروز سایر بیماریها نیز مؤثرند؛ از جمله سرطان و بیماریهای قلبی عروقی. ما میتوانیم با رویکردی پیشگیرانه نسبت به تغذیه، ورزش و نحوه زندگی روزمره، خطر ابتلا را کاهش دهیم.
آنتونی واینر، مدیر روانپزشکی سالمندان در بخش درمانهای سرپایی بیمارستان عمومی ماساچوست، میگوید: «برخی موارد خارج از کنترل ما هستند؛ مانند رویداد پزشکیای که همچون صاعقه رخ میدهد.» اما در بسیاری از جنبههای دیگرِ نحوه پیر شدن، میتوانیم انتخاب کنیم. او میپرسد: «چگونه به اشتراک میگذاریم؟ چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنیم؟ چگونه معنا را در زندگی مییابیم؟ چگونه آنچه را از نظر عاطفی، روحی، روانی یا مذهبی رضایتبخش است، کشف میکنیم؟» و ادامه میدهد: «اینها نیازمند آگاهی و توجه به اعمال و احساساتمان هستند.»
در واقع، نگرش ما به سالهای پایانی زندگی، بهاندازه پایین نگه داشتن سطح کلسترول LDL اهمیت دارد. سنگرایی ــ اصطلاحی که نخستینبار توسط رابرت باتلر، متخصص سالمندی، در سال ۱۹۶۸ ابداع شد ــ این مسیر را دشوار میسازد، زیرا کلیشهها بر ذهن جمعی ما چیره شدهاند. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، از هر دو نفر در جهان، یک نفر نگرش نسبتاً یا شدیداً سنگرایانه دارد. سالمندان اغلب افرادی ضعیف، گیج، ناسازگار، ناتوان ــ یا حتی بیاهمیت ــ تصور میشوند. این دیدگاهها تنها از سوی جوانان ابراز نمیشود؛ مطالعهای اخیر روی بزرگسالان آمریکایی بین ۵۰ تا ۸۰ سال نشان داد که ۸۱ درصد از آنها باورهای سنگرایانه را درونی کردهاند.
ترس، روایت را هدایت میکند، زیرا ما بهطور مداوم در معرض پیامهای ضد پیری قرار داریم؛ بهویژه از سوی بازاریابانی که وعده درمان میدهند. اشتون اپلوایت، نویسنده کتاب «این صندلی میلرزد: بیانیهای علیه سنگرایی»، میگوید: «تبلیغات محصولات مختلف که وعده برطرف کردن چینوچروک، موهای خاکستری و ناتوانی جنسی را میدهند، سیلی از پیامهای ناامیدکننده را به ذهن ما روانه میکنند، همانند ناودانها در هنگام طوفان.» هنگامی که اپلوایت، نویسنده و سخنران عمومی، به میانه دهه پنجاه زندگی خود رسید، اضطرابش درباره پیری شدت یافت. او در سخنرانی TED خود با عنوان «بیایید به سنگرایی پایان دهیم» میگوید: «بیش از همه از آن میترسیدم که در راهرو تاریک یک مؤسسه نگهداری از سالمندان به پایان برسم.»
اپلوایت که خود را یک خوره تحقیق توصیف میکند، شروع به جستوجو در دادهها کرد تا نگرانیهایش را بررسی کند. او بهزودی دریافت که سناریوهای تیرهوتار بسیار کمتر از آن چیزی هستند که تصور میکرد. یکی از نگرانیهایش این بود که شاید روزی مجبور شود در خانه سالمندان زندگی کند. امروزه، ۱.۳ میلیون آمریکایی ۶۵ ساله و بالاتر در خانههای سالمندان زندگی میکنند. این رقم تنها شامل ۱ درصد از افراد ۶۵ تا ۷۴ ساله میشود، هرچند این میزان با افزایش سن بیشتر میشود — از ۳ درصد در گروه سنی ۷۵ تا ۸۴ سال، تا ۸ درصد در افراد ۸۵ ساله و بالاتر. بسیاری دیگر به مراقبت اعضای خانواده تکیه دارند، از خدمات مراقبت در منزل استفاده میکنند، به مراکز زندگی حمایتی منتقل میشوند یا به مراقبت تسکینی نیاز پیدا میکنند.
با این حال، نتایج وخیم لزوماً وضعیت غالب نیستند، و اپلوایت، که اکنون ۷۲ سال دارد، میخواهد طرف دیگر ماجرا نیز شنیده شود. او میگوید: «سالهای پایانی زندگی زمانی برای قدرت، خودشناسی و رهایی از نظرات دیگران است.» و ادامه میدهد: «ترسهای ما بهشدت با واقعیت ناهماهنگاند.»
آنچه درباره پیری فکر میکنیم اهمیت دارد
ذهنیت مثبت، نهتنها اضطراب را کاهش میدهد؛ بلکه به ما کمک میکند عمر طولانیتری داشته باشیم. بکا لوی، استاد اپیدمیولوژی و روانشناسی در دانشگاه ییل، چندین دهه است که جمعیت سالمندان را مورد مطالعه قرار داده است. اوایل دهه ۲۰۰۰، لوی به پروژهای با عنوان «مطالعه طولی اوهایو درباره سالمندی و بازنشستگی» برخورد، که مجموعهای غنی از دادهها درباره افراد بالای ۵۰ سال بود. او از این دادهها برای تحلیل باورهای شرکتکنندگان درباره پیری در آغاز مطالعه استفاده کرد و سپس بررسی کرد که این دیدگاهها تا ۲۳ سال بعد چگونه با بقا مرتبط بودهاند.
او به کشفی دست یافت که خود آن را «شگفتانگیز» توصیف میکند: افرادی که دیدگاه مثبتتری نسبت به پیری داشتند، بهطور میانگین هفت سال و نیم بیشتر از کسانی که دیدگاه منفیتری داشتند، عمر کردند. این الگو حتی پس از در نظر گرفتن عواملی همچون سن، جنسیت، وضعیت اجتماعیـاقتصادی، سلامت عمومی و احساس تنهایی نیز پابرجا بود. در گزارشی درباره این پژوهش، لوی و همکارانش اشاره کردند که میل به زندگی — یعنی تعریف فرد از زندگی بهعنوان «باارزش» و «کامل» در مقایسه با «تهی» و «بیارزش» — نقش مهمی در نحوه تأثیر باورهای مربوط به پیری بر طول عمر ایفا میکند.
در دو دهه گذشته، لوی کوشیده است تا پیوندهای زیستی بین دیدگاه افراد نسبت به پیری و وضعیت سلامت آنها در سالهای بعد را روشن سازد. او گمان میکرد که استرس — که برای سلامت قلب و عروق سمی است — ممکن است در این میان نقش داشته باشد. برای آزمون این فرضیه، او شاخص زیستی استرس با عنوان «پروتئین واکنشی C» یا CRP را در حدود ۴۰۰۰ فرد ۵۰ ساله و بالاتر، طی زمان اندازهگیری کرد. شرکتکنندگانی که در آغاز مطالعه دیدگاه مثبتی نسبت به پیری داشتند، چهار سال بعد سطح CRP پایینتری داشتند.
این یافته ممکن است توضیح دهد چرا لوی همچنین دریافت که افراد جوانتری که باورهای سنگرایانه داشتند، دو برابر بیشتر از همتایان کمتر سنگرا در معرض حملات قلبی یا دیگر رویدادهای قلبیـعروقی مانند سکته، پس از رسیدن به ۶۰ سالگی بودند. او همچنین کشف کرد که دیدگاههای مثبت درباره پیری با فشار خون و ضربان قلب پایینتر مرتبط هستند، و حتی در افرادی که دارای نوعی تغییر ژنتیکی با ریسک بالای زوال عقل هستند، نقش محافظتی دارند. در مطالعهای که در سال ۲۰۲۳ منتشر شد، لوی گزارش داد که افراد مبتلا به نوع رایجی از اختلال حافظه موسوم به «اختلال شناختی خفیف»، اگر دیدگاه مثبتتری نسبت به پیری داشته باشند، ۳۰ درصد بیشتر احتمال دارد که به عملکرد شناختی عادی بازگردند تا کسانی که دیدگاه منفی دارند. مطالعات متعددی که توسط دانشمندان دیگر در ایالات متحده و خارج از کشور انجام شده، یافته کلی لوی را تأیید کردهاند: باورهای ما درباره پیری ممکن است تأثیر چشمگیری بر نحوه پیر شدن ما داشته باشند.
راهنماهایی برای سالهای بعدی زندگی
چگونه افراد بدبین در میان ما میتوانند از یأس به خوشبینی برسند؟ یکی از راهها این است که الگوهایی پیدا کنند که جلوهای از یک زندگی خوب را به نمایش میگذارند.
۷۷۶ هزار دنبالکننده اینستاگرام و خوانندگان وبلاگ لین اسلیتر، او را نمونهای از موفقیت در پیری میدانند. یکی از طرفداران او نوشته است: «\[تو] الهامبخش من هستی تا همیشه خودم را از نو کشف کنم و همانگونه که هستم، خود را بپذیرم.» دیگری نوشته است: «تو بیپروا بودن را دوباره به من بازگرداندی!» آنها دوست دارند که شخصیت عمومی اسلیتر با آن نامرئی شدن ناخوشایندی که بسیاری از افراد در دهه پنجاه زندگی و پس از آن احساس میکنند، مقابله میکند. اسلیتر نیز به نوبه خود، مرحلهای تازه را پذیرفته است. او که اکنون ۷۱ سال دارد، همراه با شریک زندگیاش، زندگی در مرکز توجه نیویورک را رها کرده و به دره هادسون نقل مکان کردهاند؛ جایی که یک خانه ویکتوریایی نیازمند بازسازی را خریدهاند. او در خاطراتش، خانه را مکانی با «استخوانبندیای که توان نگهداشتن آیندهای طولانی و امیدوارکننده را دارد» توصیف میکند — استعارهای زیبا برای پیری.
الگوها همهجا هستند. همین تابستان، یک دوست قدیمی خانوادگیام، راث بیکر-بتیست، صندوق ورودی ایمیلم را پر کرد (و عطش سفر را در من برافروخت) با گزارشهایی از تور گروهی ۱۶ روزهاش در مغولستان. راث که ۹۰ ساله است، وکیل بازنشستهای است که از نظر جسمی سالم است (چندین بار در هفته پیلاتس کار میکند و تنیس و پیکلبال بازی میکند)، تیزهوش است و تشنه یادگیری — ویژگیای که آن را برای پیری سالم حیاتی میداند. در مغولستان، راث سوار شتر شد، از صخرههای شعلهور صحرای گبی دیدن کرد و در چادری سنتی به نام «گر» خوابید. روزی که گروه او از مجسمه ۱۳۱ فوتی چنگیزخان سوار بر اسب دیدن کردند، راث آسانسور بالای یادبود را کنار گذاشت و پلهها را برای پایین رفتن انتخاب کرد.
راث ورزشکار سابق نیست، اما پس از آنکه در ۷۰ سالگی سکته کرد، ورزش را جدیتر دنبال کرد. او خود را خوششانس میداند و برای سلامتی و توان مالی لازم برای سفر، شکرگزار است — سفری که قصد دارد تا زمانی که ممکن است ادامه دهد. وقتی از او پرسیدم که چه حسی دارد که ۹۰ ساله شده، بدون مکث گفت: «احساس میکنم ۷۰ سالهام.»
راث میگوید: پذیرای تجربههای جدید باشید. «یکی از چیزهایی که یاد گرفتهام این است که به همه چیز به چشم ماجراجویی نگاه کنم و آن را تا جایی که میتوانم انجام دهم. وقتی نمیتوانی کار الف را انجام دهی، سراغ ب برو. مهمترین چیز این است که تنها ننشینی.»
هدف و انسانها
ساختن زندگی رضایتبخش در سالهای پایانی چه به معنای پیادهروی در سرزمینهای دور باشد، چه داوطلبی در مرکز نجات سگها یا راهاندازی یک کسبوکار نیازمند برنامهریزی است. جراح و نویسنده فقید، شروین نیولند، در کتاب خود با عنوان «هنر پیر شدن» نوشت که کنار گذاشتن پول در صندوقهای بازنشستگی بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه باید در بدن و روح خود نیز سرمایهگذاری کنیم. این یعنی ورزش کردن پیش از آنکه زانوها شروع به درد کنند و کنکاش و پرورش هویت خود پیش از ترک محیط کار یا تجربه خالی شدن خانه از فرزندان. آیا میخواهیم تدریس کنیم؟ دوباره سراغ کلارینت برویم؟ یک رمان جنایی بنویسیم؟ سن و سال، آزادی میآورد — بهشرط آنکه به خود فرصت برنامهریزی بدهیم. نیولند نوشت: «تمام آنچه در طول زندگی با دقت به دیگران و دنیای اطراف جذب کردهایم، به سرمایهای تبدیل میشود برای یگانگیای که اکنون میتواند به اوج شکوفاییاش برسد.»
رسیدن به این اوج شکوفایی، زمانی محتملتر است که دو عنصر اساسی وجود داشته باشد: هدف و انسانها. هدف یعنی احساس مفید بودن و درگیر بودن — انجام کاری که صبح باعث شود بخواهیم از لباس خواب خارج شویم. پژوهشها نشان دادهاند که افرادی که احساس هدفمندی بیشتری میکنند، سالمتر غذا میخورند، خواب بهتری دارند و بیشتر ورزش میکنند. و این رابطه میتواند دوسویه باشد؛ برای مثال فعالیت بدنی میتواند حس هدفمندی را تقویت کند. در یکی از مطالعات، پژوهشگران دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه بوستون و مدرسه بهداشت عمومی هاروارد تی. اچ. چان، دادههای سلامت بیش از ۱۳۰۰۰ فرد بالای ۵۰ سال را بهمدت هشت سال تحلیل کردند. کسانی که بالاترین میزان «هدف در زندگی» را گزارش کرده بودند، کمتر در معرض مرگ ناشی از هرگونه بیماری — از جمله سرطان، بیماری قلبی و دیابت — تا پایان مطالعه بودند، صرفنظر از نژاد یا قومیت.
هدف برای سلامت روان حیاتی است، سریتا موهانتی، رئیس و مدیرعامل «بنیاد اسکن» (The SCAN Foundation)، یک خیریه عمومی مستقل مستقر در لانگبیچ، کالیفرنیا، که با افراد مسن، بهویژه کسانی که به حاشیه رانده شده یا درآمد پایینی دارند، کار میکند. او میگوید: «خیلی وقتها از سالمندانی میشنویم که نگران این هستند که مبادا باری بر دوش دیگران، چه جامعه و چه خانواده، باشند.» در مرکز پژوهشی آنلاین این بنیاد که شامل مصاحبههای ویدئویی با افراد ۶۵ ساله و بالاتر است، یکی از شرکتکنندگان میگوید بسیاری از افراد در گروه سنی او احساس «گمگشتگی و سردرگمی» دارند. این بنیاد در سازمانهای اجتماعیای سرمایهگذاری میکند که با ایجاد پیوندهای اجتماعی و کارگاههای آموزشی، به تقویت عزتنفس و استقلال افراد مسن کمک میکنند و با چنین احساساتی مقابله میکنند. موهانتی میگوید: ما باید حس تعلق را در میان سالمندان پرورش دهیم و به آنها نشان دهیم: «شما بخشی از جامعه هستید و با خرد و سالها تجربهتان، مشارکتی عظیم ارائه میکنید.»
عنصر دوم، یعنی انسانها، در ظاهر ساده است. با این حال، فرهنگ ما سختکوشی و دستاورد را کلید موفقیت میداند، نه روابط اجتماعی را. رابرت والدینگر، مدیر «مطالعه رشد بزرگسالی دانشگاه هاروارد» که دههها ادامه داشته، میخواهد ما بدانیم که چه چیزی آموخته است: این دوستان، خانواده و شریکهای زندگی ما هستند که بیشترین اهمیت را دارند.
در سخنرانی تد (TED) خود با عنوان «چه چیزی یک زندگی خوب میسازد»، والدینگر میگوید که روابط نزدیک به ما کمک میکنند تا سالهای پایانی زندگی را بهتر پشت سر بگذاریم، چرا که آنها «ما را در برابر برخی از ضربهها و زخمهای پیری محافظت میکنند.» شادترین بازنشستگان در مطالعه هاروارد، همکاران قدیمی را با همراهان جدید جایگزین کرده بودند. زوجهایی که در دهه ۸۰ زندگی بودند، حتی زمانی که با هم بگومگو میکردند، به یکدیگر تکیه داشتند. افرادی که از نظر اجتماعی ارتباط بیشتری داشتند، عمر طولانیتری نسبت به همتایان تنها و منزوی خود داشتند. والدینگر در سخنرانی خود میگوید: تنها پیام کلیای که از دهها هزار صفحه داده به دست آمده این است که «روابط خوب ما را شادتر و سالمتر نگه میدارند. تمام.»
پس این یک پیشنهاد است: دوستانتان را جمع کنید یا همسایهها را دعوت کنید تا در مورد تجربه پیر شدن و آنچه میخواهید در سالهای آینده زندگیتان ببینید، صحبت کنید. ببینید چه چیزی از آن بیرون میآید. اشتون اپلوایت میگوید: «اگر نگاهتان به روند پیری خودتان تغییر کند، آن تغییر را به جهان نیز منتقل خواهید کرد.»
این پیشنهادی بزرگ است. و بهترین نقطه برای آغاز.
درباره نویسنده:
کلودیا کالب، نویسنده کتاب «جرقه: نبوغ چگونه شعلهور میشود، از اعجوبههای کودکی تا شکوفاییهای دیرهنگام» است.