سه هزار
Advertisement
جدیدترین مطالب
Article Image
فصلنامه «گام سوم» شماره ۲

در این شماره مقالات متنوعی در موضوعات اقتصاد، آینده‌پژوهی، خانواده به همراه بخش‌های نوشتار، سیاست و پرونده‌ای با عنوان «داووس ۲۰۲۵» چاپ شده است.

Article Image
جستجو برای طول عمر هم‌اکنون به پایان رسیده است!

مطالعه‌ی افرادی که بیش از صد سال عمر می‌کنند می‌تواند راز زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر را آشکار کند. اما آمارها داستان دیگری روایت می‌کنند.

Article Image
چطور بدون اینکه بدانیم از ما سوءاستفاده می‌شود؟

چقدر باید بگذرد تا بالاخره از جهنم شخصی خود بیدار شویم؟ چگونه از خواستن مرگ به خواستن زندگی رسیدم

Article Image
اضطراب اقلیمی در کودکان؛زنگ خطری برای والدین

وقتی کودکان و نوجوانان به آینده فکر می‌کنند، یک بار اضافی دارند: آن‌ها باید با آینده‌ی بیشتری نسبت به بزرگ‌ترها مواجه شوند.

پربازدیدترین مطالب
Article Image
هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟

اگر خوش‌شانس باشیم، فناوری‌های جدید فقط باعث سردرگمی مختصری می‌شوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما می‌تواند برای همیشه تغییر کند.

Article Image
انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان

ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و توانایی‌های شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روش‌های تقویت آن در کودکان.

Article Image
کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی

اگرچه این اپلیکیشن غذای باقی‌مانده‌ی رستوران‌ها را ارزان در اختیار کاربران قرار می‌دهد، اما همچنان ابهاماتی درباره‌ی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفاده‌ی تجاری برخی کسب‌وکارها از این سیستم وجود دارد.

...

نویسنده: جاکلین دوئلی        مترجم: مرجان بختیاری        ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

بچه‌ها دارند بخاطر ماری‌جوانا دیوانه می‌شوند!

من معتقدم که آگاه شدن از اینکه ماری‌جوانا امروزی چه شکلی است و بچه‌ها چرا و چطور به آن دسترسی پیدا می‌کنند، برای کسانی که بالای ۳۵ سال دارند، بسیار مهم است که بدانند احتمالاً این دیگر همان چیزی نیست که شما از دوران نوجوانی خود به خاطر دارید.   


این مطلب نوشته‌ای است از جاکلین دوئلی که در تاریخ ۵ آگوست ۲۰۲۴ با عنوان
Kids Are Losing Their Minds Over Weed
در وب‌سایت  Mediumمنتشر شده است.


اولین فروشگاه تفریحی ماری‌جوانا در شهرستان من حدود ده مایل دورتر از خانه‌ام باز شد. چند هفته پیش وقتی در حال برگشتن به خانه از جاده ۳۲ بودم، آن را دیدم. یک تابلو جلوی فروشگاه نوشته شده بود «فروشگاه بزرگ گاز» در مکانی که قبلاً یک ایستگاه گاز قدیمی بود. 

لوگوی آن یک برگ سبز ماری‌جوانا بود که در دایره‌ای مشکی محاط شده بود و شلنگی با نازل گاز در انتهای آن قرار داشت. وقتی از کنار این مکان گذشتم، احساس ناخوشایندی در دل خود داشتم. 

وقتی به خانه رسیدم، اطلاعاتش را جستجو کردم. این فروشگاه در آوریل ۲۰۲۴ افتتاح شده بود؛ صدمین فروشگاه در ایالت نیویورک از زمانی که مصرف تفریحی ماری‌جوانا در سال ۲۰۲۱ قانونی شد. شعار آنها «سوخت‌رسانی به سفر شما به سوی سلامتی» است. این واقعا خنده‌دار است. 

زمانی، من به باز شدن یک فروشگاه ماری‌جوانا در نزدیکی خانه‌ام افتخار می‌کردم. ماری‌جوانا به من کمک کرده بود تا از سخت‌ترین دوران زندگی‌ام عبور کنم؛ سالی که دخترم در حال مرگ بود و ماه‌های ابتدایی بعد از آن که در حال مدیریت اولین مرحله از غم و اندوه بودم. 

من از ماری‌جوانا برای کمک به خواب و بی‌حس کردن غم و اندوه شدیدم قدردانی می‌کردم. اما مصرف من از ماری‌جوانا فراتر از بحران اولیه مرگ آنا رفت و به استفاده‌ای تقریبا روزانه برای چند سال تبدیل شد. در مجموع، من از حدود سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ به طور منظم از ماری‌جوانا استفاده می‌کردم. هنوز هم از این که در آن زمان در دسترس بود، قدردانی می‌کنم. همچنین از این که ماری‌جوانای پزشکی که در نیویورک از سال ۲۰۱۶ قانونی شد، در سال آخر زندگی آنا برایش در دسترس بود، سپاسگزارم. 

آنا داروهای درد قوی‌ای مصرف می‌کرد که با عوارض جانبی زیادی همراه بود و باعث می‌شد تا عملکردش دچار مشکل شود. من او را تشویق کرده بودم که ماری‌جوانا پزشکی را امتحان کند، امیدوار بودم که بتواند به او کمی تسکین دهد و از مصرف داروهای مخدر قوی‌تر اجتناب کند. گرفتن کارت ماری‌جوانای پزشکی برای آنا راحت بود. او خیلی بیمار بود. من حدود ۳۰۰ دلار صرف خرید محصولات مختلف برای او کردم؛ یک قلم ویپ، یک تنتور که می‌توانست زیر زبانش بگذارد، و اسپری دهانی حاوی THC. 

آنا هیچ‌وقت نمی‌خواست درباره ماری‌جوانا با من صحبت کند. نمی‌دانم که آیا این محصولات به او کمک کردند یا نه. من آن‌ها را به او دادم و دیگر هیچ وقت در موردشان صحبت نکردیم. بعد از مرگش، تنتور و اسپری را دور انداختم اما قلم ویپ را برای چند سال نگه داشتم. دختر کوچکترم، امیلی، نهایتاً آن را پیدا کرد، فهمید چطور از آن استفاده کند و قبل از این که من متوجه شوم، آن را تمام کرد. 

بعد از مرگ آنا، من هر چند شب یکبار از خوراکی‌های خانگی برای کمک به خوابم استفاده می‌کردم. چند سال استفاده از ماری‌جوانا ۲–۳ شب در هفته همراه با ۲–۳ لیوان نوشیدنی الکلی در تعطیلات آخر هفته نشان می‌داد که شاید من مشکلی داشته باشم. اما در آن زمان متوجه آن نبودم. فکر می‌کردم کاملاً تحت کنترل هستم. با ماری‌جوانا راحت شدم و منتظر قانونی شدن آن بودم تا بالاخره این انگ اجتماعی که به آن چسبیده بود، از بین برود و بتوانم به راحتی به آن دسترسی پیدا کنم. 

مثل بسیاری از اعتیادها، اعتیاد من از یک مکانیسم مقابله‌ای شروع شد. من در حال خود درمانی بودم و سعی می‌کردم از پس یک دوره استرس شدید بر بیایم. 

من متوجه نشدم که چطور به ماری‌جوانا برای از بین بردن غم و اندوه بی‌پایانم وابسته شده‌ام. فکر نمی‌کردم که استفاده از ماری‌جوانا مسئله بزرگی باشد و در نهایت نسبت به استفاده از آن بی‌توجه شدم، چیزی که حالا عمیقاً از آن پشیمانم. وقتی در ۱۵ سالگی، امیلی اعتراف کرد که او هم با ماری‌جوانا آزمایش کرده است، نگران نشدم. مثل بسیاری از اعضای نسل X، احساس می‌کردم ماری‌جوانا هیچ مشکلی ندارد، علاوه بر این که در بسیاری از ایالات، از جمله ایالت خودمان، در حال قانونی شدن بود. 

با امیلی صحبت کردم که هرگز با راننده‌ای که تحت تأثیر ماری‌جوانا است، سوار ماشین نشود. به او گفتم که هرگز از منبعی ناشناس ماری‌جوانا استفاده نکند. او را درباره این که تبدیل به یک «استونر» نشود، آموزش دادم. و به تأسف همیشگی من، اعتراف کردم که من گاهی از آن برای کمک به خوابم استفاده می‌کنم. این گونه بود که او فهمید ماری‌جوانا در خانه است.

در آگوست ۲۰۲۰، امیلی ۱۶ ساله بود و به دلیل انزوا و افسردگی ناشی از پاندمی در حال سقوط به اعماق افسردگی بود. او همچنین با غم سنگین از دست دادن خواهرش دست و پنجه نرم می‌کرد. او احساساتش را برای چند سال پس از مرگ آنا سرکوب کرده بود، اما تنها بودن روز به روز [خسته، منزوی، و پر از اضطراب] او را به لبه پرتگاه برد. 

برای حدود یک سال، امیلی به آرامی وارد مخزن نه‌چندان پنهانی من از خوراکی‌های ماری‌جوانا شده بود، به طوری که من شروع به تمام شدن ذخایر خود کردم. در آن زمان هنوز احساس می‌کردم ماری‌جوانا نسبتا بی‌ضرر است و نیازی به مخفی کردن ذخیره‌ام نداشتم. همچنین به طور صریح استفاده او از آن را ممنوع نکرده بودم. احساس می‌کردم از این که او آن را از کسی در مدرسه یا آنلاین به دست آورد، جایی که ممکن بود به چیزی واقعاً خطرناک مانند LSD یا فنتانیل آلوده باشد، امن‌تر است. این بهترین لحظه والدگری من نبود. 

اما وقتی امیلی روز به روز جسورتر در استفاده از ماری‌جوانا شد، من نگران شدم. وقتی روشن شد که او واقعاً مشکل دارد، کل ذخیره‌ام را دور انداختم و به طور کامل استفاده از ماری‌جوانا را کنار گذاشتم. اما دیگر دیر شده بود. او فهمیده بود که چطور خودش آن را تهیه کند. همان ماه، او به دلیل یک واکنش روان‌پریشی ناشی از ماری‌جوانا به بخش اورژانس روان‌پزشکی فرستاده شد که مرا حسابی ترساند. 

سطح ترس من روزی که امیلی به اورژانس روان‌پزشکی رفت، مشابه همان احساس هشت سال پیش بود که خواهرش را به همان بیمارستان برای درد شدید معده بردم که در نهایت مشخص شد توموری بدخیم در کبدش است. 

اما این بار کاملاً تنها بودم. نمی‌توانستم به کسی بگویم یا در فیسبوک به‌روزرسانی فوری بگذارم چون این موضوع مربوط به سلامت روان بود. این مربوط به اعتیاد بود. این مربوط به شرم بود. 

آن روز، آن‌ها تقریباً امیلی را به یک مرکز روان‌درمانی بستری در ۶۰ مایلی خانه‌ام فرستادند. اما نرفت. او به خانه برگشت و درمان را در یک برنامه روان‌درمانی نیمه بستری برای نوجوانان که تنها پنج دقیقه با خانه‌ام فاصله داشت، دریافت کرد. 

این برنامه او را دوباره به مسیر درست بازگرداند و در طول یک دوره سه هفته‌ای بسیار سخت ترک، حمایت مورد نیازش را فراهم کرد. این ماه ششم از قرنطینه بود و وضعیت برای هیچ نوجوانی خوب پیش نمی‌رفت. امیلی به شدت نیاز داشت که در کنار هم‌سالانش باشد، حتی در محیطی سخت مانند مراکز ترک اعتیاد. 

این آغاز مبارزه او با اعتیاد به ماری‌جوانا، یا همان اختلال مصرف ماری‌جوانا بود. این مبارزه داستان اوست که باید خودش آن را بیان کند. من این بخش کوچک از آن را با اجازه او به اشتراک می‌گذارم چون وقتی می‌گویم بچه‌ها دارند بخاطر ماری‌جوانا دیوانه می‌شوند، از جایی صحبت می‌کنم که آن را از نزدیک مشاهده کرده‌ام. 

این همچنین آغاز پاک شدن (مقطعی از ترک مواد) خود من بود. بخش اورژانس جایی بود که من شروع به آموزش در مورد واقعیت ماری‌جوانا کردم و یاد گرفتم که دیگر آن‌قدرها بی‌ضرر نیست که قبلاً فکر می‌کردم. 

نقاشی «بادکنک‌های نوستالژیک» رنگ روغن روی بوم اثر امیلی دوئلی.

برای درک بهتر تصویر بزرگتر واقعیت‌های اعتیاد به ماری‌جوانا، کافیست به یک زیرگروه در سایت ردیت وارد شوید که برای کسانی است در تلاشند تا مصرف ماری‌جوانا را متوقف کنند. این گروه نزدیک به ۳۴۰ هزار عضو دارد. جستجو برای «روان‌پریشی» صدها پست و کامنت از افرادی که بسیاری از آن‌ها زیر ۲۵ سال دارند و دچار واکنش‌هایی مثل جدایی از واقعیت، پارانویا شدید، افکار مزاحم، توهمات یا بدتر از آن شده‌اند، را نشان می‌دهد. 

و باور کنید، می‌تواند بدتر هم بشود. یک مقاله در واشنگتن پست از مه ۲۰۲۳ داستان یک نوجوان را روایت می‌کند که به دلیل روان‌پریشی ناشی از ماری‌جوانا جان خود را از دست داد و دیگرانی که علائم روانی شدیدی مانند توهمات دیداری و شنیداری، اوهام و پارانویا حاد را تجربه کرده‌اند. استفاده سنگین از ماری‌جوانا با اسکیزوفرنی، به‌ویژه در مردان جوان، ارتباط دارد، اما همه بچه‌ها (و ذهن در حال رشد آن‌ها) در خطر هستند.

براساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها (CDC)، ماری‌جوانا در حال فرستادن افراد زیر ۲۵ سال به بخش‌های اورژانس در تعداد بی‌سابقه‌ای است. CDC گزارش داده است که در پاندمی ۲۰۲۰، تعداد مراجعه‌ها به اورژانس به دلیل ماری‌جوانا افزایش یافته است، گرچه مراجعه‌های مرتبط با ماری‌جوانا برای جوانان حتی قبل از آن هم در حال افزایش بود. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما دو دلیل اصلی آن قدرت و دسترسی است. ماری‌جوانا امروزه بسیار قوی‌تر از گذشته است؛ و در همه‌جا موجود است. 

۱۱ ایالت آمریکا در سال ۲۰۱۹ مصرف تفریحی ماری‌جوانا را قانونی کرده بودند، اما این تعداد تا پایان سال جاری بیش از دو برابر خواهد شد. نیویورک هم در حال سوار شدن بر قطاری از ماری‌جوانا است که در سراسر ایالات متحده ایستگاه‌هایی دارد و به زودی هم متوقف نخواهد شد. 

وقتی می‌گویم ماری‌جوانای امروز قوی است، منظورم این است که این مواد اگر مراقب نباشید، شما را به ابعاد جدیدی خواهد برد. گروه من از والدین نسل ایکس به‌طور عمده از خطرات ماری‌جوانای بسیار قوی امروزی بی‌خبرند. ما ماری‌جوانای دوران نوجوانی‌مان را به یاد می‌آوریم؛ همان ماری‌جوانایی که به نظر نمی‌رسید هیچ عواقب بلندمدتی جز سرخوش کردن ما و دادن اشتهای کاذب داشته باشد. 

جهل جمعی ما به وضوح در نظرات مقالاتی مانند مقاله واشنگتن پست مشهود است، جایی که باور غالب این است که ماری‌جوانا کاملاً بی‌ضرر است، تفکر را تقویت می‌کند و «هیچ‌کس تا به حال از کشیدن ماری‌جوانا نمرده است». درست است که مرگ بر اثر ماری‌جوانا نادر است، اما این به این معنی نیست که بی‌ضرر است. همچنین کاملاً درست نیست که هیچ‌کس بر اثر استفاده از ماری‌جوانا جان خود را از دست نداده باشد. 

روش‌هایی که ماری‌جوانا طی سال‌ها تغییر کرده است پیچیده است و من متخصص آن نیستم. این مقاله از دانشکده پزشکی ییل نقطه شروع خوبی است اگر بخواهید بیشتر یاد بگیرید. 

نتیجه‌گیری روشن از مقاله ییل، و مقالات مشابه در مورد ماری‌جوانای امروز در مقایسه با ماری‌جوانای دیروز، این است که محتوای تتراهیدروکانابینول (THC) در ماری‌جوانای امروزی بسیار بالاتر است. THC ماده اصلی روان‌گردان در ماری‌جوانا است که باعث سرخوشی ما می‌شود. 

ماری‌جوانای مصرفی ما در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی حاوی حدود ۴٪ THC بود. قبل از دهه ۸۰، این مقدار حتی کمتر بود و حدود ۲٪ بود. در سال ۲۰۲۲، میانگین غلظت THC به حدود ۱۶٪ افزایش یافته بود، طبق داده‌های NIH در مورد قدرت ماری‌جوانا. 

به خاطر داشته باشید که ۱۶٪ میانگین است. قدرت آن می‌تواند بسیار بیشتر از این باشد. محصولاتی مانند روغن‌ها، خوراکی‌ها و «دب‌ها»؛ یک فرآیند که روغن ماری‌جوانا را گرم می‌کند تا قدرت آن حتی بیشتر شود، می‌توانند حاوی تا ۹۵٪ THC باشند. ماری‌جوانای با غلظت ۱۶، ۲۰ یا ۹۵ درصد THC مواد قوی هستند. این‌ها شما را به شدت سرخوش خواهند کرد. همچنین به اختلالات روانی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی، به‌ویژه وقتی به‌طور سنگین توسط افرادی که ممکن است قبلاً در معرض خطر این اختلالات باشند (مثل نوجوانان و جوانان) استفاده شود، مرتبط شده است. 

قدرت و واکنش مغز شما به آن، همان چیزی است که ماری‌جوانای امروز را از آنچه در سال‌های گذشته استفاده می‌کردیم، به مراتب اعتیادآورتر کرده است. علاوه بر این، مغز نوجوانان در اوج مرحله رشد خود است. آن‌ها به دلیل، خب، علم، در معرض خطر اعتیاد هستند. 

قدرت ماری‌جوانا تنها چیزی نیست که من را نگران جوانانی مثل امیلی می‌کند. یک ترکیب از روندهای نگران‌کننده در حال جمع شدن است که والدین را نسبت به خطرات ماری‌جوانای تفریحی به‌شدت غافلگیر می‌کند و این برای من نگران‌کننده است. ماری‌جوانا به لطف قانونی شدن، به مراتب در دسترس‌تر شده است. یک مطالعه اخیر از Pew نشان داد که تقریباً ۸۰٪ از آمریکایی‌ها در منطقه‌ای زندگی می‌کنند که حداقل یک داروخانه قانونی ماری‌جوانا دارد. 

و اگر شما فکر می‌کنید، «هی، بچه من فقط ۱۲ سالشه. او به زودی به یک داروخانه قانونی نخواهد رفت»، خودتان را فریب ندهید. بچه‌ها سال‌ها قبل از قانونی شدن، راه‌هایی برای دسترسی به ماری‌جوانا پیدا می‌کردند. حالا که در همه‌جا هست، بازار غیرقانونی محصولات ماری‌جوانا به شدت رونق گرفته است و بسیاری از این مکان‌ها مشکلی در فروش ماری‌جوانا به افراد زیر سن قانونی ندارند. 

همچنین مصرف ماری‌جوانا از هر زمان دیگری بیشتر مقبول است (این روزها هر جا می‌روم بوی آن را استشمام می‌کنم). پس وقتی دسترسی به ماری‌جوانا از منابع قانونی و غیرقانونی را، پذیرش فرهنگی آن، و ناآگاهی جمعی‌مان از این که این دارو آن‌طور که فکر می‌کنیم نیست، با هم جمع می‌کنید، نتیجه‌گیری این است که ما با یک مشکل مواجه‌ایم.

هر بار که مقاله‌ای درباره خطرات ماری‌جوانای با قدرت بالا امروزی می‌خوانم، معمولاً چند نفر در بخش نظرات می‌نویسند که «آرام باش. هیچ‌کس از ماری‌جوانا نمرده است.» اما این واقعاً درست نیست. 

در گروه حمایت از افراد معتاد که من عضو آن هستم [گروهی که به طور خاص برای عزیزان افرادی است که با اعتیاد به ماری‌جوانا دست و پنجه نرم می‌کنند] بیش از یک نفر عزیز خود را به دلیل ماری‌جوانا از دست داده است. منظورم از «از دست دادن» به معنای استعاری نیست. منظورم این است که فرزند یا همسر یا خواهر یا برادرشان به دلیل مشکلاتی مانند «سندروم هایپرمیسی کانابینوید» که یک اثر جانبی از مصرف بیش از حد ماری‌جوانا است و باعث تهوع، بی‌اشتهایی و در موارد شدید استفراغ می‌شود، جان خود را از دست داده است. این بیماری می‌تواند باعث کم آبی بدن شود که منجر به نارسایی کلیه و مرگ می‌شود. 

ماری‌جوانا همچنین می‌تواند باعث مرگ به دلیل روان‌پریشی شود. این اتفاق برای جانی استک افتاد که در سن ۱۹ سالگی خودکشی کرد پس از اینکه از سن ۱۴ سالگی ماری‌جوانای با قدرت بالا مصرف می‌کرد. والدین جانی یک بنیاد در یاد او تأسیس کردند و در وب‌سایت بنیاد، ماری‌جوانا را عامل مستقیم مرگ جانی می‌دانند و می‌نویسند: 

«استفاده مداوم از دب‌ها و ویپ‌ها باعث شده بود که او به قدری پارانوئید شود که در دفترچه‌اش نوشته بود که مافیا دنبالش است، دانشگاه یک پایگاه اف‌بی‌آی است، و تمام دنیا همه چیز را درباره او می‌دانست. او افسرده، رها شده، تحت دارو یا بی‌محبت نبود. او روان‌پریش، پارانوئید و توهمی بود و از بالای یک ساختمان شش‌طبقه در دردش پرید.» 

خانواده جانی از کلرادو هستند که یکی از اولین ایالت‌هایی بود که ماری‌جوانای تفریحی را در سال ۲۰۱۲ قانونی کرد و اولین داروخانه خرده‌فروشی آن‌ها در سال ۲۰۱۴ افتتاح شد. ده سال بعد، بسیاری از ایالت‌ها در حال دنبال کردن قدم‌های کلرادو هستند. اما کلرادو یک هشدار است. 

مراجعه‌های بیمارستانی برای مسمومیت با ماری‌جوانا که زمانی نادر بود، اکنون در کلرادو به امر عادی تبدیل شده است. به عنوان مثال، اورژانس دانشگاه کلرادو هر هفته ۱ تا ۲ بیمار را به دلیل مسمومیت با ماری‌جوانا می‌بیند و تا ۱۵ نفر در هفته به خاطر بیماری‌های مرتبط با ماری‌جوانا. 

چند نتیجه دیگر مرتبط با دسترسی به ماری‌جوانا در کلرادو نیز وجود دارد؛ مانند افزایش موارد سوختگی‌های جدی که به دلیل سوختگی‌های ناگهانی از استخراج THC که از بوتان به عنوان حلال استفاده می‌کند، رخ می‌دهد. بلع غیر عمدی ماری‌جوانا توسط کودکان زیر ۵ سال هم به لطف محصولاتی مانند کوکی‌ها، چیپس‌ها و گومی‌ها که محتوای بالای THC دارند، در حال افزایش است. 

من قصد ندارم جشن ماری‌جوانا شما را خراب کنم. واقعاً نمی‌خواهم. اما ماری‌جوانا به طور جدی به فرزند من آسیب زد و ناآگاهی من این امکان را فراهم کرد. من فکر می‌کردم که داشتن کمی ماری‌جوانا در خانه مشکلی ندارد. فکر می‌کردم امن است. بالاخره، من هم کمی از آن را در دوران دبیرستان و اوایل بیست سالگی مصرف کرده بودم و حالا سالم هستم. زمانی که در پایین‌ترین نقطه زندگی‌ام بودم، به من کمک کرد. فکر می‌کردم شاید برای امیلی هم کمک کند. اما در نهایت وضعیت روانی او را بدتر کرد. 

حالا معلوم شده که مثل من، او هم برای خوددرمانی از ماری‌جوانا استفاده می‌کرد. حالا او تحت داروهای مناسب برای درمان ADHD و اضطراب خود قرار دارد و این روند کاملاً تحول‌آفرین بوده است. 

من ناآگاه، اشتباه و احمقانه با اجازه دادن به ماری‌جوانا در نزدیکی فرزندم رفتار کردم. ناآگاهی من به همراه راحت‌طلبی‌ام، حتی اشتیاقم به ماری‌جوانا، محیطی برای دسترسی آسان به آن برای دختر نوجوانم ایجاد کرد. این دقیقاً بزرگ‌ترین اشتباه پدری من است و حتی حالا که امیلی بزرگ شده، پاک است و به خوبی پیش می‌رود، پذیرفتن آن آسان نیست. 

امیلی حدود ۷ ماه دیگر ۲۱ ساله می‌شود و من واقعاً نگرانم. تا آن زمان احتمالاً چندین داروخانه بزرگ‌سالانه در فاصله کوتاهی از خانه‌مان افتتاح خواهد شد. ماری‌جوانا واقعاً در همه‌جا است. من نمی‌توانم تصور کنم که در ۲۱ سالگی، پاک و احاطه شده توسط داروخانه‌های قانونی ماری‌جوانا باشم. تنها کاری که می‌توانم در این لحظه انجام دهم این است که همچنان الگوی پاکی را برای امیلی نمایش دهم و امیدوار باشم که او همچنان از مصرف آن پرهیز کند.

این یک بیانیه علیه قانونی کردن ماری‌جوانا نیست. اما من معتقدم که آگاه شدن از اینکه ماری‌جوانا امروزی چه شکلی است و بچه‌ها چرا و چطور به آن دسترسی پیدا می‌کنند، برای کسانی که بالای ۳۵ سال دارند، بسیار مهم است که بدانند احتمالاً این دیگر همان چیزیی نیست که شما به خاطر دارید. 

این موضوع به‌ویژه اگر فرزندانی با هر سنی دارید اهمیت دارد. دور نگه داشتن آن از نوجوانان برای مدت طولانی‌ترین زمان ممکن بهترین راه برای جلوگیری از بروز واکنش‌های روان‌پریشانه‌ای است که امیلی تجربه کرد؛ واکنشی که خوشبختانه دیگر هیچ‌گاه تکرار نشد. 


درباره نویسنده:
جاکلین دوئلی؛ مقاله‌نویس و نویسنده محتوا در سایت مدیوم.

منبع: Medium

مطالب مرتبط