جدیدترین مطالب

فصلنامه «گام سوم» شماره ۳
در این شماره نیز مقالاتی متنوع در موضوعات اقتصاد، آیندهپژوهی، خانواده به همراه بخشهای نوشتار، سیاست و پروندهای با عنوان «آیندهای قمر در عقرب» و بخش ضمیمه نوروزی با عنوان «بزرگ شدن در خاندان مرداک» چاپ شده است.

چگونه دیپفیکهای سیاسی را شناسایی کنیم؟
سواد رسانهای در حوزه هوش مصنوعی و مقدار مناسبی از شهود انسانی میتواند ما را تا حد زیادی یاری کند. با گسترش فناوری هوش مصنوعی، تولید ویدیوها، تصاویر و فایلهای صوتی دیپفیک قانعکننده روز به روز ارزانتر و آسانتر میشود. این موضوع پیامدهایی برای عرصه سیاست دارد، جایی که دیپفیکها ممکن است به پدیدهای رایجتر در یک زیستبوم اطلاعاتی از پیش دچار تفرقه تبدیل شوند.

خطرناکترین افراد اینترنت در سال ۲۰۲۴
از ایلان ماسک و دونالد ترامپ گرفته تا هکرهای دولتی و کلاهبرداران رمزارزی، سال ۲۰۲۴ سالی بود که عوامل آشوب آنلاین قدرت بیشتری بهدست آوردند. همانطور که هر سال انجام میدهیم، WIRED فهرستی از خطرناکترین افراد، گروهها و سازمانهای اینترنتی سال تهیه کرده است.

تسلا در آستانه فروپاشی است!
این یک اغراق نیست. اما باید پرسید: این موضوع چه تأثیری بر شرکت مشهور او یعنی تسلا دارد؟ بسیاری از شما که این مطلب را میخوانید، شاید مالک خودروهای تسلا باشید، یا سهام آن را داشته باشید، یا حتی حسابهای بازنشستگی و پساندازی داشته باشید که در تسلا سرمایهگذاری کردهاند. صادقانه بگویم، به نظر من باید هرچه سریعتر همهی آن را بفروشید، چون فقط سیاستهای ماسک نیست که این غول خودروسازی را به سوی سقوط میکشاند.
پربازدیدترین مطالب

هوش مصنوعی و سیاست: چگونه بفهمیم چه چیزی و چه کسی واقعی است؟
اگر خوششانس باشیم، فناوریهای جدید فقط باعث سردرگمی مختصری میشوند. وگرنه، حوزه سیاسی ما میتواند برای همیشه تغییر کند.

انواع هوش، کاربردهای هوش هیجانی و تقویت آن در کودکان
ین مطلب نگاهی دارد به انواع هوش و نقش مهم آنها در زندگی روزمره و تواناییهای شناختی انسان. همچنین مروری بر هوش هیجانی و کاربردها و روشهای تقویت آن در کودکان.

کاهش هدررفت غذا با اپلیکیشن موبایلی
اگرچه این اپلیکیشن غذای باقیماندهی رستورانها را ارزان در اختیار کاربران قرار میدهد، اما همچنان ابهاماتی دربارهی میزان واقعی کاهش هدررفت و استفادهی تجاری برخی کسبوکارها از این سیستم وجود دارد.

نویسنده: آدرین برنهارد مترجم: مرجان بختیاری ۴ خرداد ۱۴۰۴
افکندن نور بر چهره تاریک اینترنت؛ راهی به سوی آگاهی دیجیتال
بدون نگهداری، بیشتر اطلاعات دیجیتال در عرض تنها چند دهه از بین خواهند رفت. چگونه میتوانیم دادههای خود را به گونهای ایمن کنیم که برای نسلهای آینده باقی بمانند؟
این مطلب نوشتهای است از آدرین برنهارد که در تاریخ ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۴ با عنوان
Shining a Light on the Digital Dark Age
در وبسایت The Long Now Foundationمنتشر شده است.
طومارهای دریای مرده که از جنس پوست حیوانات و پاپیروس هستند، نزدیک به دو هزار سال پس از نگارششان همچنان قابل خواندناند — حال آنکه عمر مفید یک دیویدی حدود ۱۰۰ سال تخمین زده میشود. شماری از طراحیهای اندی وارهول که در دهه ۰۱۹۸۰ با رایانهی کمودور آمیگا خلق و ذخیره شده بودند، برای همیشه در قالبی منسوخشده گرفتار ماندهاند. در جریان یک مهاجرت دادهای در سال ۰۲۰۱۹، میلیونها ترانه، ویدیو و عکس از بین رفتند؛ چرا که مایاسپیس — که زمانی بزرگترین شبکهی اجتماعی اینترنت بود — دچار یک فقدان دادهی غیرقابل بازگشت شد.
عادت کردن به سهلانگاری دربارهی دادهها آسان است — اینکه به دیجیتال نوعی ماندگاری بدهیم که از اشیای فیزیکی دریغ میکنیم. ساخت بیشمار نسخهی دقیق از یک سند دیجیتال کار بیزحمتی است و همین سبب میشود بیشتر ما باور داشته باشیم که فایلهای الکترونیکیمان عمر نامحدود و فرصت بازیابی بیپایان دارند. در واقع، حفظ محتوای آنلاین جهان به مسئلهای فزاینده بدل شده است، بهویژه وقتی که قالبهای فایل (و سختافزار و نرمافزاری که برای اجرای آنها استفاده میشوند) کمیاب، غیرقابل دسترس یا کهنه میشوند، فناوریها تکامل مییابند و داده دچار فرسایش میگردد. بدون نگهداری و مدیریت مداوم، بیشتر اطلاعات دیجیتال در عرض تنها چند دهه از میان خواهند رفت. اسناد مدرن ما از پایداری بسیار دورند.
موانع حفاظت از دادهها بهطور کلی در سه دستهی اصلی جای میگیرند: دوام سختافزاری (مثلاً یک هارددیسک که دچار فرسایش میشود و سرانجام از کار میافتد)، دسترسیپذیری قالب (مثلاً یک دیسکت ۵¼ اینچی با فایلسیستمی که لپتاپهای جدید قادر به خواندن آن نیستند) و قابلفهم بودن (یک سند با نوع فایلی متروکه که هیچ دستگاه مدرنی توان تفسیرش را ندارد). این مشکل با رمزنگاری (دادههایی که اساساً برای غیرقابلدسترس بودن طراحی شدهاند) و وفور اطلاعات (اینکه در میان آرشیو عظیم انسانی چه چیزهایی ارزش حفظ شدن دارند) تشدید میشود.
تهدید قریبالوقوعِ آنچه «عصر تاریکی دیجیتال» نامیده میشود — که با رشد شتابزدهی یک کالای نامرئی یعنی داده تسریع شده است — نشان میدهد که ما، همانگونه که روی روزنزوایگ در مقالهای در سال ۰۲۰۰۳ در نشریهی *بازنگری تاریخی آمریکا* نوشت، «بهنحوی از عصر طلایی حفاظت سقوط کردهایم؛ عصری که در آن هر چیز مهمی حفظ میشد.» در واقع، اسناد بیشماری از گذشته ناپدید شدهاند. عصر تاریکی اول، که به دورهای اطلاق میشود که با سقوط امپراتوری روم آغاز شده و تا قرون میانه (۰۵۰۰–۰۱۰۰۰ میلادی) ادامه دارد، در اصل نه با خلأ فرهنگی یا فکری، بلکه با فقر اسناد تاریخی تولیدشده در آن دوره مشخص میشود. حتی نهادهایی که با هدف صیانت از اطلاعات ساخته شده بودند، در برابر فرسایش زمان، بلایای طبیعی یا یورشهای انسانی دوام نیاوردند. (کتابخانهی اسکندریه شاید مشهورترین نمونه باشد.)
آرشیوهای دیجیتال نیز تفاوتی ندارند. پایداری وب تضمینشده نیست. پوسیدگی پیوندها، که در آن پیوندهای قدیمی، خوانندگان را به محتوای مرده (یا نماد دایناسوری با طعنه) هدایت میکنند، همچون آفتی شیوع مییابد. مجموعههای دادهی شرکتها اغلب وقتی که یک شرکت ورشکست میشود، رها میشوند؛ در قالبهای انحصاریای که کسی بدون ترکیب مناسب سختافزار، نرمافزار و کلیدهای رمزگشایی قادر به دسترسی به آنها نیست. دادههای علمی بهویژه مسئلهسازند: اگر به یک مخزن عمومی که برای دیگر پژوهشگران قابلدسترسی باشد منتقل نشوند، اطلاعات فنی عملاً غیرقابل استفاده یا گمشده محسوب میشوند.
گذشته از بازگشت به جایگزینهای آنالوگ، که خود معایب خاصی دارند، چگونه میتوانیم اطلاعات دیجیتال خود را بهگونهای ایمن کنیم که برای نسلهای آینده باقی بمانند؟ چگونه میتوان افراد، شرکتهای خصوصی و نهادهای عمومی را در اقداماتی هماهنگ ساخت تا دادههایشان را در قالبهایی مقاومتر حفظ کنند؟
نهادهایی مانند بنیاد لانگ ناو از جمله کسانی هستند که برای مقابله با عصر تاریکی دیجیتال تلاش میکنند (در واقع، لانگ ناو این اصطلاح را در نخستین کنفرانس پیوستگی دیجیتال در سال ۰۱۹۹۸ ابداع کرد) و از نرمافزارهای متنباز، اقدامات هماهنگ میان سکوها، شفافیت در طراحی، فناوریهای نوآورانه و چشماندازی بلندمدت برای حفظ اطلاعات بهره میگیرند. این سازمانها، از آزمایشهای ذهنی و تحلیلهای صنعتی گرفته تا پروژههای ملموستر، به تصور چشماندازی از صیانت در مقیاسی عظیم میپردازند.

دیسک روزتا تنها یکی از راههای ممکن برای حفظ دادههای زبانی برای نسلهای آینده است.
پروژهی روزتا، نخستین تلاش بنیاد لانگناو در زمینهی بایگانی بلندمدت، با هدف ساختن یک کتابخانهی دیجیتال عمومی از زبانهای بشری بود که مخاطبانی در ده هزار سال آینده نیز بتوانند آن را بخوانند. «داشتن یک کتابخانهی دههزارساله چه معنایی دارد؟» اندرو وارنر، مدیر پروژهی روزتا میپرسد. «وجود ترجمههای موازی، همان چیزی بود که رمز سنگ روزتا را گشود، پس ما تصمیم گرفتیم یک ‹حلقهی رمزگشا› بسازیم، به این امید که اگر کسی یکی از ۱۵۰۰ زبانی را که بر روی دیسک ما حک شده میفهمید، بتواند بهتدریج کل کتابخانه را رمزگشایی کند.» بنیاد لانگناو با همکاری زبانشناسان و مهندسان، این متن را با استفاده از فناوری میکروسکوپی بر روی دیسکی از نیکل خالص حکاکی کرد و بدینسان اثری فیزیکی ساخت که میتواند هزاران سال دوام بیاورد. این پروژه، که بیش از آنکه جنبهای عملی داشته باشد نمادین است، بر مشکل زوال دیجیتال تأکید میورزد و راههایی خلاقانه برای مقابله با آن از طریق شیوههای آرشیوی نوین بررسی میکند. وارنر میگوید: «ما این دیسک را نه از سر بدبینی، بلکه برای ترغیب مردم به تأمل دربارهی آیندهای نزدیکتر ساختیم.»
در واقع، ایدهی بازهی زمانی دههزارساله، تخیل مضطرب افکار عمومی را برمیانگیزد؛ تخیلی که ریشه در زمان حال دارد. نوآوریهای فناورانه، مانند هوش مصنوعی مولد، چگونه شیوهی تفسیر (و حکمرانی بر) جهان را دگرگون خواهند کرد؟ چه تهدیدهایی — تغییرات اقلیمی، همهگیریها، جنگ هستهای، بیثباتی اقتصادی، برخورد سیارکها — در هزارۀ آینده بر زندگی سایه خواهند افکند؟ کدام اطلاعات باید برای نسلهای آینده حفظ شود و چگونه؟ و هزینههای این حفظ چه خواهند بود؟ — هزینههایی اقتصادی، زیستمحیطی یا اخلاقی؟ وارنر میگوید: «لانگناو نگهبان دانش خواهد بود؛ اما نمیخواهیم در نهایت، بنایی دیجیتال در بیابانی بایر برافراشته باشیم.»
در اواخر قرن بیستم، با همهگیر شدن رایانههای شخصی و امکان ایجاد اسناد دیجیتال برای عموم مردم، نهادهای حفاظت فرهنگی — موزهها، کتابخانهها، سازمانهای غیرانتفاعی، بایگانیها — و همچنین افراد عادی با چالشی تازه روبهرو شدند: نه صرفاً چگونگی حفظ مواد، بلکه اینکه چه چیزهایی باید برای همیشه گردآوری و نگهداری شوند. رشد شگفتانگیز دادههای دیجیتال به مشکلی از جنس وفور منجر شد: اطلاعات دیجیتال با سرعتی سرسامآور در حال انباشت است. بهویژه در حوزههای علمی، پزشکی و دولتی، میلیاردها ایمیل، پیام، گزارش، تلگرام و تصویر گرد آمدهاند و مورخان آینده باید در میان این مجموعهی عظیم به دستهبندی و تحلیل بپردازند — مجموعهای که پیشبینی میشود تا سال ۰۲۰۲۵ از صدها زتابایت فراتر رود. ازدیاد بیپایان محتوای بیارزش، چه توسط انسان و چه توسط هوش مصنوعی تولید شده باشد، غربال کردن این دادهها را دشوارتر میسازد.
اصطلاح تخصصی برای این فرآیند دستهبندی «ارزیابی» است: تصمیمگیری دربارهی اینکه آیا چیزی باید حفظ شود یا نه و چه منابعی برای این کار لازم است. جفرسون بیلی، مدیر بایگانی و خدمات داده در آرشیو اینترنتی، کتابخانهای دیجیتال مستقر در سانفرانسیسکو که دسترسی عمومی رایگان به مجموعههای بیشمار مواد دیجیتالشده فراهم میکند، میگوید: «یکی از چالشهای همیشگی این است که چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که باید حفظ شود، و بسیاری از آنها میتوانند به تنوعِ سابقهی آرشیوی کمک کنند و بازتابی از جامعهی امروز باشند.»

سرورها در دفتر مرکزی آرشیو اینترنتی در سانفرانسیسکو.
این سازمان در سال ۰۱۹۹۶ با هدف بایگانی خود اینترنت بنیان نهاده شد، رسانهای که در آن زمان بهتازگی در حال گسترش بود. محتوای منتشرشده در وب همانند روزنامهها زودگذر بود — اما برخلاف روزنامهها، هیچکس آن را ذخیره نمیکرد. اکنون این سرویس بیش از دو میلیون کاربر در روز دارد، که بیشتر آنها از ماشین زمان وِیبَک این سایت استفاده میکنند، قابلیتی برای جستوجوی بیش از ۷۰۰ میلیارد صفحه از تاریخ اینترنت. آموزگارانی که به وبسایتهای آرشیوی علاقه دارند، خبرنگارانی که دنبال ارجاعها هستند، وکلایی که به دنبال شواهدی از مالکیت فکری یا نقض علامت تجاریاند، حتی پژوهشگران کنجکاوی که میخواهند دربارهی گذشتهی اینترنت بدانند، همگی میتوانند سوار بر این دستگاه سفر در زمان دیجیتال شوند؛ دستگاهی که مأموریت آن «فراهم آوردن دسترسی همگانی به همهی دانش» است. این مأموریت شامل وبسایتها، موسیقی، فیلمها، تصاویر متحرک و کتابها نیز میشود.
برخی از خدمات آرشیو اینترنتی به نهادها این امکان را میدهند که داراییهای وبی خود یا مواد قدیمیتر را ثبت و مستند کنند، اما بسامد این پشتیبانگیری متغیر است. بیلی میگوید: «ما بسیاری از وبسایتهای پربازدید و پویاتر را چندین بار در روز آرشیو میکنیم، در حالیکه سایتهای دیگر ممکن است تنها یک یا دو بار در سال ذخیره شوند.» ابزارهای استخراج اطلاعات از وب، فرآیند آرشیو را آسان کردهاند، اما مشکل ذخیرهسازی همچنان باقی است. تنها یک نسخه از مجموعهی کتابخانهی آرشیو اینترنتی بیش از ۹۹ پتابایت فضای سرور اشغال میکند (این سازمان از همهچیز دستکم دو نسخه ذخیره میکند). ذخیرهسازی امن هر دادهی بادوام، مستلزم صرف هزینه، انرژی و تولید آلاینده است.
آرشیو اینترنتی هزینههای انرژی موردنیاز برای حفاظت چندصدساله را نیز در نظر میگیرد. بیلی میگوید: «ما تمام مراکز دادهمان را خودمان مالکیم، راهاندازی میکنیم و اداره میکنیم. این کار را partly از این رو انجام میدهیم که یک آرشیو هستیم و نمیخواهیم به زیرساختهای شرکتی وابسته باشیم، و partly هم به این دلیل که در این صورت میتوانیم سامانههای تهویهی ارزانتری راهاندازی کنیم.»

دستگاه ذخیرهسازی پروژه سیلیکا از مایکروسافت ریسرچ
پروژه سیلیکای مایکروسافت در پی آن است تا راهحلی جایگزین برای رسانههای مغناطیسی سنتی ارائه دهد؛ رسانههایی که در طول زمان دچار افت کیفیت میشوند. این شرکت رسانهای کمهزینه و بادوام به نام WORM (مخفف «Write Once, Read Many» به معنای «یکبار نوشتن، چندبار خواندن») ایجاد کرده است؛ به این معنا که داده فقط یکبار روی رسانه ذخیره میشود و قابل پاک شدن یا تغییر نیست. به گفته رابرت شلتون از TechTarget، ذخیرهسازی WORM بهعنوان غیرقابلتغییر شناخته میشود و «نقشی کلیدی در پاسخ به الزامات امنیت داده و انطباق، و محافظت در برابر باجافزارها و تهدیدات دیگر ایفا میکند». رسانه پروژه سیلیکا همچنین در برابر فرکانسهای الکترومغناطیسی مقاوم است: دادهها در شیشه کوارتز ذخیره میشوند و عمر آنها میتواند تا دهها هزار سال افزایش یابد. این ویژگی پیامدهای مهمی برای پایداری دارد، چراکه کاربران میتوانند دادهها را در جای خود نگه دارند و دیگر نیازی به «چرخه پرهزینه کپیبرداری دورهای از دادهها به رسانههای نسل جدید» نیست.


گنجینه کدهای قطبی در سوالبارد
گزینهای دیگر، ذخیرهسازی داده در دورافتادهترین نقاط زمین است. گیتهاب گنجینهای به نام «Arctic Code Vault» ایجاد کرده که مخزن دادهای در بایگانی جهانی قطب شمال (AWA) است؛ یک مرکز آرشیو بسیار بلندمدت در عمق ۲۵۰ متری یخزدگی دائمی کوههای قطبی. چنین ذخیرهسازی سردی برای دوام حداقل هزار سال طراحی شده و دادهها را از تأثیرات دنیای بیرون محافظت میکند. با گرمتر شدن بخش زیادی از جهان، استراتژیهای بایگانی قطبی ممکن است مزایای بیشتری پیدا کنند. حذف نیاز به سیستمهای تهویه و سرمایش پرهزینه، ایجاد افزونگی، پیشبینی مسیرهای جایگزین برای بازیابی، و ذخیرهسازی داده در مکانهای دور یا غیرمتعارف، همگی اقدامات تحسینبرانگیزیاند، اما برای کاهش اثرات زیستمحیطی عظیم ناشی از این حجم از ذخیرهسازی، اقدامات بیشتری لازم است. پخش آنلاین، ارزهای دیجیتال و استفاده روزمره از اینترنت در حال حاضر نزدیک به ۴٪ از انتشار جهانی CO2 را تشکیل میدهند — آماری که با ردپای کربنی صنعت هوانوردی برابری میکند. پایداری باید یکی از نگرانیهای اصلی در فناوریهای نگهداری دیجیتال باشد.
برای کاربران فردی که نگران نگهداری دادههای خود هستند، پاسخ ممکن است در تغییر به سیستمهایی با روشهای رمزگذاری قویتر نهفته باشد، یا در سرمایهگذاری در سازوکارهایی که نوعی سفر در زمان به فرمتهای قدیمی را ممکن میسازند. سرویس Archive-It از کتابخانه اینترنتی، خدمات بایگانی وب را با کمکهزینهها و حمایت مالی به سازمانها — از جمله بیش از ۱۵۰۰ کتابخانه، بایگانی، نهاد دولتی و غیرانتفاعی — ارائه میدهد و به کاربران امکان میدهد سامانهای شخصی برای نگهداری میراث فرهنگی خود ایجاد کنند. بنیاد «Permanent Legacy» نیز یک سرویس ابری است که توسط یک نهاد غیرانتفاعی پشتیبانی میشود و به مصرفکنندگان امکان میدهد آرشیو دیجیتال خود را بهصورت دائمی ذخیره و با عزیزان، اعضای جامعه و نسلهای آینده به اشتراک بگذارند. رابرت فریدمن، مدیر اجرایی Permanent میگوید: «متمایزترین ویژگی Permanent، امکان برنامهریزی برای میراث است. ما دیدگاهی بسیار منسجم برای محتوای یادبودشده داریم — اینکه مردم با آرشیو خود، زمانی که دیگر قادر به نگهداری آن نیستند، چه میتوانند بکنند». با پرداخت یک هزینه یکباره، Permanent فایلهای کاربران (سند، ویدیو، تصویر، صوت) را به فرمتهایی بادوامتر تبدیل میکند؛ برای مثال، یک سند Word ممکن است به PDF تبدیل شود. فریدمن میافزاید: «هدف این است که حداقل یک نسخه از هر فایل وجود داشته باشد که به فرمت اختصاصی وابسته نباشد».
وابسته نبودن به یک شرکت تجاری یا زیرساختهای ابری تجاری به این معناست که بسیاری از این سازمانها میتوانند سهم مستقیمی در پایداری عملیات خود داشته باشند. فریدمن میگوید: «اگر بخواهید دادهتان همیشه در دسترس باشد، باید سیستم را بهطور دائم در حالت آمادهبهکار نگه دارید». اما برای بسیاری از افراد، دادههایشان پس از مرگ هرگز دوباره موردنیاز نخواهد بود؛ در این صورت، آن آرشیوهای شخصی میتوانند مهر و موم و حذف شوند. او اضافه میکند: «ما حقوق شما را سلب نمیکنیم، اما باید بدانیم با آن داده چه کنیم از جمله اینکه آیا باید آن را نابود کنیم یا نه». Permanent همچنین در ارزیابیهای خود محافظهکار است و مدل اشتراکی آن افراد را تشویق میکند تا درباره آنچه تصمیم به حفظش دارند، گزینشی عمل کنند. (هزینههای دریافتی توسط Permanent صرف پشتیبانی از هزینههای مداوم ذخیرهسازی و عملیات میشود.)
جفرسون بیلی میگوید: «این چالش چیزی نیست که تنها یک سازمان بتواند حلش کند؛ باید تلاشی جمعی باشد». نهادهای فدرال، کتابخانههای عمومی، مؤسسات تحقیقاتی و شرکتهای خصوصی هر کدام با بودجهها و مأموریتهای مختلف باید گرد هم آیند تا به مسئله ذخیرهسازی و نگرانیهای مرتبط با آن رسیدگی کنند. و در حالی که فناوری با شتاب پیش میرود و شبیهسازی سیستمهای قدیمی دشوارتر میشود، آنهایی که نگران «عصر تاریک دیجیتال» هستند، شاید لازم باشد نهتنها به بقای داده، بلکه به امکان بدفهمی آن نیز فکر کنند. اینکه خوانندگان آینده چگونه آنچه را که ما نگه داشتهایم درک کنند و از آن اطلاعات معنا بسازند، چالشی وجودی است که پاسخ سادهای ندارد.
همانطور که روزنزوایگ بیان میکند: «از آنجا که دادههای دیجیتال به زبان ساده و مشترک بیتها، یعنی صفر و یکها، هستند، میتوان آنها را بهصورت ضربانهای مغناطیسی درآورد که فضای فیزیکی بسیار اندکی اشغال میکنند، مسافتهای طولانی را طی میکنند، و اشیای بسیار متفاوتی را نمایش میدهند (برای مثال، واژهها، تصاویر یا صداها، علاوه بر متن)». مگر آنکه سامانهای خارقالعاده برای ترجمه جهانی ابداع شود، فهم این کدهای دودویی بدون دانستن چگونگی خوانش مورد نظر آنها ناممکن است.
همچنین باید به گمراهسازیهای اینترنتی توجه کرد که یا توسط انسانها یا بهوسیله هوش مصنوعی گسترش مییابند. بسیاری از آرشیوهای دیجیتال هماکنون در تلاشاند تا محتوای جعلی را حذف یا حاشیهنویسی کنند چه برسد به وبسایتهای زندهای مانند ویکیپدیا، توییتر یا فیسبوک که باید بهطور مداوم از نظر محتوای زیانبار یا فریبنده پایش شوند. بیلی میپرسد: «اگر اخبار جعلی را حذف کنید، آیا با خطر ایجاد آرشیوی غیرنماینده روبهرو نمیشوید؟» او میافزاید: «ما در صورت وجود دلیل، آمادگی حذف داریم و این کار را انجام میدهیم».
سازمانهای دولتی و خصوصی و سیاستگذاران باید تصمیم بگیرند چه محتوایی باید محدود، مشمول تحریم یا بهطور کامل از وب پاک شود و همچنین باید مخازن دیجیتال مستحکمی طراحی کنند که بتوانند در برابر گذر زمان مقاومت کنند. همچنین باید اطمینان حاصل شود که افراد با منابع محدود نیز توانایی حفظ دادههای خود را داشته باشند؛ ذخیرهسازی بلندمدت باید با نگاه به عدالت طراحی شود، نه فقط پایداری.
در نهایت، باید در انتخاب آنچه ذخیره و حفظ میکنیم، دقت به خرج دهیم و مجموعهای معنادار برای مورخان آینده پدید آوریم. آینده ما و گذشته ما به آن وابسته است.
درباره نویسنده:
آدرین برنهارد،همکار نویسنده، بخش ایدهها،آدرین روزنامهنگاری آزاد است که در لسآنجلس به دنیا آمده و در بروکلین زندگی میکند. تمرکز او بر موضوعاتی همچون پایداری، منابع معدنی، فناوری، امور زودگذر و محیطزیست است.